دکتر ی میگفت بچهها مثل من نباشند و نگویند حقوق بینالملل هیچ. نگویند شورای امنیت هیچ. نگویند قواعد حقوقی هیچ!
بیسوادیام را به رخ کشید که هیچ آدم با سوادی نمیگوید هیچ:)
خندهام گرفته بود. دانستن یکسری چیزها سواد نمیخواهد آقای ی. آقای ی شما گفتید که باید از ابزاری که هست درست و در راستای حق استفاده کنیم. آقای ی حرف شما خیلی قشنگ است. خیلی آرمانی است اما با تمام احترام سادهلوحانه است... ولی مرا یاد وقتی میاندازد که بزرگترها دارند با چاقوهای واقعی کاری انجام میدهند و دست بچهها چاقوی پلاستیکی میدهند و این بچه هی تلاش میکند با ابزاری که علیالظاهر شبیه آن ابزار است، کارهای مشابه بکند و نتیجه نمیدهد... عالم و آدم را محکوم میکند... اما سادگیاش نمیگذارد بفهمد آنچه دستش دادهاند آنی نیست که دست دیگران است. حتی اگر ظاهری مشابه داشته باشد.
گاهی برای دانستن یک سری چیزها سواد کمتری لازم است که تو وقتی غرق هیچ شده باشی دیگر هیچ بودنش را نخواهی پذیرفت... از کاه کوه خواهی ساخت تا فنا به دنبال تلاشهایت نبسته باشی...
ما بچه نیستیم آقای ی!!!
ما بچه نیستیم آقای ی!!!
دست ما، به چاقوی پلاستیکی اعطا شده از آن طرف، بند نمیشود. برای اثبات این داستان، حتما یک روز با یک سواد بیشتر، به شما میگویم که در هیچ غرق شدهاید... و مشغول امکان سنجیهای جواب گرفتن از چاقوی پلاستیکی توی دستتان هی دارید جبر و احتمال میچینید و رویه بررسی میکنید... این چاقو هیچ وقت نمیبرد... این چاقوی اجنبیهاست...
امام گفت: انقلاب رخ داد وقت تسخیر لانه جاسوسی.
و شما آن پرونده را به سبک چاقو به دستها، گروگانگیری صدا میزنید.
چاقویی که خون شهید میریزد و سکوت میکند. چاقویی که فریادها را نادیده میگیرد... چاقویی که مرگ کودکان را ذیل عناوین دهن پر کن محکوممیکند و در عمل؟ عمل را نادیده میگیرد و صراحت محکومیت را ارزشمند میداند، چاقوی ما نیست آقا...
هی تلاش کن ببرد... بله... با تلاش گاهی نتیجه میگیری، اما همه میدانیم غایت مطلوب طراحان این ابزار نتیجهگرفتن تو نبوده... نتیجه گرفتن ما نبوده. از دستشان دررفته... اگر ببینند نتیجه گرفتی، یکجوری بازی را میچنند که دیگر نتوانی... به قول آقای الف، اینجا حقوق جمع حقه است نه حق...
آقای ی...
هنوز خیابانها پر از خون است. خون پاک کودکان و زنان و مردانی که خانواده ما بودند...
هنوز هر شب و هر صبح، بر سر مظلومان بمب میریزند. تو سعی کن چاقویت ببرد. تو سعی کن با ابزار کودکانه توی دستت هی چیزی بسازی که بایستد... اما من میگویم که این اگر بایستد هم فقط یکبار ایستاده! آن هم اتفاقی... و از آنپس نخواهد ایستاد... چون برای ایستادن ما طراحی نشده...
من شاید سوادم کم باشد. اما عمرم را آنقدر ارزشمند نمیدانم که برای اثبات بیهوده نگذراندنش، واقعیت را نادیده بگیرم....
ابزارت را رها کن!!!
مثل خیلیها...